وانیاوانیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

وانیا

روند رو به رشد مهارت ها

دختر مه رويم دلم مي خواد از مهارت هايي که تو اين چند وقت کسب کردي برات بنويسم در ابتدا بايد بگم نشستن را کامل ياد گرفتي دس دسي بي صدا مي کردي که 1 -2 روزي هم هست که صدا دار شده با روروک حسابي رفيق شدي  مي گردي و مي چرخي وقتي هم نيست بهانه اشو ميگري  وايستادان رو خيلي دوست داري البته باکمک ديگران ،  به تنهايي نميتوني از جايي بگيري و بایستي (  هروقت کامل ياد گرفتي برات مي نویسم ) حسابي هم شيطنت ميکني ديروز بعد از ظهر يک لحظه ازت غافل شدم ديدم با روروک خودت تو رسوندي نزديک آشپزخونه (مامان فرزان داره آشپزخونه اش بازسازي ميکنه ) کار نصاب کابينتو نظارت ميکردي  ( قربون برم قتــــــــــــــــــــــــت...
10 شهريور 1392

دلهره ی مادرانه

وقتي مريض ميشي انگار تمام دنيا به سرم آوار ميشه درسته که بیماري يک قسمت از زندگيه ، اما تو فعلا"‌خيلي ظريف و کوچولويي براي بيمار بودن وقتي سرفه ميکني آخرش گريه ات ميگيره ديروز صبح وقتي ديدم حالت خوب نيست و غير از خوردن شير چيز ديگه اي نميتوني بخوري مرخصي گرفتم ولي بابا حميد رفت سرکار من با مامان فرزان و پاپا بزرگ تو رو برديم اورژانس بیمارستان مهراد شانس ما دکتر لاهيجي رزيدنت روز اورژانس بود تو رو معاينه کرد گفت : سرما خوردي ولي هيچ دارويي نداد ( آخه ني ني هاي کوچولو نميتونه آنتی بیوتیک و یا دارویی دیگه ای مصرف کنن ) و قرار شد با بخار حمام گرم  ، بخور سرد و قطره شستشوي بیني بسنده کنيم بعد از تو مامان فرزان هم رفت دکتر ولي&zwn...
27 مرداد 1392

بی خوابی

دخترم چند شبی هست که با خوابیدن مبارزه میکنی  به طبع منم نمیتونم بخوابم تنها با خوردن شیر آروم میشی فکر کنم داری صاحب دندون جدید می شی که تا این حد کلافه ای و درد میکشی خیلی برات ناراحتم آخه میدونی آدما وقتی خواب شب آسوده ای نداشته باشند روز رو هم حیلی سرحال نیستن امیدوارم ادامه راه دندون درآوردن رو براحتی طی کنی تو عکس ات  هم مشخصه زیاد رو به راه نیستی  صورت ات هم کوچولو شده الهی الهی دختر گلم .....   ...
22 مرداد 1392

تمرین تمرین تمرین

دختر نازنینم قرار شده بود برات بنویسم رفتیم check up نتیجه اش چي شد همه چیز خوب بود روند رشد تو رو دکتر تایید کرد ( وزن 9.100 kg-قد 73cm - دور سر 46.5cm ) ولي قرار شد مستقل نشستن رو تا 10 روز آینده حسابی تمرین کنی تا کاملا" یاد بگیری تا خدایی نکرده تو روند تکامل شما هم خلالی ایجاد نشه از روز چهارشنبه تا حالا  کار ما شده تمرین تمرین تمرین همه جا و با همه کس از مامان فرزان و بابا حمید و دایی جوون گرفته تا خاله سحر و عمو علی میشه گفت تا قبل از اینکه به 10 روز برسیم تو کاملا" نشستن رو یاد گرفتی  راستی دیروز برای اولین با بابا حمید رفتی حموم آب بازی رو دوست داری برات تازگی داشت چون همیشه مامان فرزان تو رو می بره حموم . وانيا و...
20 مرداد 1392

نون خامه اي

  دختر نازنينم يک مدت هستش که مامان وقت نکرده براي شما مطلبي up کنه عذاب وجدان دارم مامان جوون ، روز به روز شيرين تر ميشي اگه بخوام به خوراکي  تشبيه ات کنم ميتونم بگم مثل نون خامه اي هستي قتنبه و شيرين بيشتر از همه چي به صحبت کردن علاقه نشون ميدي هر وقت هم ديگه با کلمات مخصوص لغت نامه خودت نميتوني با ما ارتباط برقرار کني جيغ ميزني . ميتوني بدون کمک بشيني ولي مدت طولاني نه چون دوست داري لم بدي تو روروک ميشني مسافتي رو هم طي ميکني شکر خدا خوراک هاي کمکي را هم همشو دوست داري غير از آب موقع نوشيدن آب هر بازي که بلدي و ميتوني از خودت در مياري امروز ساعت 0600 بعد از ظهر با دکتر استقامتي براي chek up هش...
16 مرداد 1392

سرما خوردگی وانی

دختر زیبایم امروز دقیقا" ٧ ماه از روز تولد تو می گذره من از اینکه دختر گلی مثل شما دارم به خودم می بالم ، چند روز گذشته روزهای پر تنشی برای من محسوب میشد ، پنج شنبه شب وقتی با صدای نق نق تو برای شیر دادن بیدار شدم تو تب وحشتناکی داشتی  از شدت حرارت سینه تو دستهام می سوخت خیلی ترسیدم واقعا" حالت بد بود من و بابا حمید همه تلاشمون برای پایین امدن تب و همچنین آروم کردن تو کردیم خلاصه صبح که شد روی شونه بابا خوابت برد  روز جمعه بردیم ات آورژانس بیمارستان دکتر لاهیجی ویزیت کرد گفت سرما خوردی و تنها دارویی که تجویز کرد قطره استامینوفن  وهمچنین قطره کلرو سدیم برای شستو شوی بینی بود ، جمعه شب رفتیم خونه مامان فرزان که...
17 تير 1392

یه جشن کوچولو

همانطوری که بهت گفتم در آوردن دندون یه تحول بزرگ تو زندگی آدمی محسوب میشه و البته گذری پر مشقت که بحمدالله تا اینجای کار که یک مروارید سر بیرون زده ، به غیر از بی تابی همراه درد دچار عارضه ای دیگه ای نشدی امیدوارم ادامه راه رو هم به آسونی طی کنی ایرانی ها برای این مناسبت یک آش درست میکن به نام آش دندونی راستش بخوای فلسفه درست کردن این آش رو دقیقا" نمیدونم اگه علتشو پیدا کنم حتما" برات می نویسم مامان فرزان میگه :  گندم تو فرهنگ ایرانیها نماد جوانه زدن هستش  بخاطر همین این آش رو می پزند ( گندم یکی از عمده مواد تشکیل دهنده این آش محسوب میشه )  دندونی که جوانه زده به سادگی سر بیرون بزنه .روز چهارشنبه که آمدم خونه دیدم تو ترگل و ...
8 تير 1392

ادامه خوراک کمکی

روز چهارشنبه 29/3/92 رفتیم check up  شش ماهگی من خیلی استرس داشتم چون این اولین باری بود که بعد از برگشت من به سرکار تو را بردیم دکتر  البته ناگفته نمونه که من به مامان فرزان ایمان دارم و واقعا" با خیالی آسوده صبح ها میام سرکار ، ولی بهرحال کمی نگرانی طبیعی بود اما بعد از معاینه دکتر استقامتی که فهمیدم سرعت رشدت خوبه خیالم راحت شد .( وزن 8.780kg ، قد 70.5cm ، دور سر 46cm ) دکتر گفت : در ادامه برای خوراک کمکی باید خوراک تو روزانه 3 وعده بشه به همراه یک وعده خوراک جدید هر هفته یک نوع خوراک به لیست تو اضافه میشود این هفته نوبت پوره سبزیجات هستش ( سیب زمینی ، هویج ، نخود فرنگی ، کدو ) هفته دوم به آبمیوه می رسیم همه جور...
6 تير 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به وانیا می باشد